شنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۴
فرضیه یک پروفسور فیزیک در آمریکا: ما در دنیای ماتریکس زندگی می‌کنیم
فرضیه یک پروفسور فیزیک در آمریکا: ما در دنیای ماتریکس زندگی می‌کنیم

یک استاد فیزیک در آمریکا معتقد است که ما در یک دنیای شبیه‌سازی شده به سبک «ماتریکس» زندگی می‌کنیم و راه‌حل‌هایمان را در مورد چالش‌های بزرگ دنیا ابتدا در دنیای شبیه‌سازی آزمایش می‌کنیم.

 

به گزارش اقتصادما به نقل از خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ در فیلم مشهور ماتریکس، انسان ها در اسارت هوش مصنوعی بودند، زیرا این هوش مصنوعی می‌خواست از گرمای بدن آنها برای تامین انرژی کامپیوترهایش استفاده کند. در حالی که این موضوع کاملا برای ما علمی -تخیلی به شمار می‌آید، یک استاد فیزیک می‌گوید که ما هم در یک دنیای شبیه‌سازی شده به سبک ماتریکس زندگی می‌کنیم.

«ملوین ووپسون» (Melvin Vopson)، دانشیار فیزیک در دانشگاه پورتسموث، فکر می‌کند که مجموعه‌ای از سرنخ‌های روزانه نشان می‌دهد که این دنیا آنطور که به نظر می‌رسد نیست. او اکنون به این پرسش فرضی و فلسفی پرداخته است که اگر در یک شبیه‌سازی مجازی زندگی می‌کنیم، هدف از آن چیست؟

ووپسون سه نظریه را مطرح می‌کند؛ از جمله اینکه همه ما در بدو تولد انتخاب کردیم تا در دنیای پیشرفته هوش مصنوعی تبدیل به شخصیت کنونی‌مان شویم.

پروفسور ووپسون می‌گوید: همه این سناریوها تحت کنترل یک هوش مصنوعی اصلی عمل می‌کنند که البته با تکرار تمدن ما در آینده ایجاد شده است. این امکان وجود دارد که دیگر هیچ کس بیدار نباشد و ما در واقعیت شبیه‌سازی شده به دام افتاده باشیم که توسط هوش مصنوعی کنترل می‌شود.

گفتنی است که اصطلاح «تئوری شبیه‌سازی» در میان چهره های مشهوری چون ایلان ماسک بسیار محبوب است. ماسک در این مورد گفته است: احتمال اینکه در یک «واقعیت پایه» زندگی کنیم بسیار بیشتر از این است که در یک جهان واقعی زندگی کنیم. در واقع، وجود جهان واقعی در مقابل یک جهان شبیه‌سازی شده یک در میلیارد است.

پروفسور ووپسون سال هاست که روی مطالعات تجربی و نظری فیزیک کاربردی و بنیادی متمرکز است و تأکید می‌کند که این سه سناریو حدس و گمان هستند و هیچ تحقیق علمی آن را ثابت و از آن پشتیبانی نمی کند. برخی از تحقیقات او در دانشگاه پورتسموث نشان داده است که کل جهان یک سازه شبیه‌سازی شده یا یک کامپیوتر غول‌پیکر است.

تئوری اول این است که ما در بدو تولد تصمیم گرفتیم صرفاً به عنوان یک سرگرمی وارد این دنیای شبیه‌سازی شویم تا ذهن خود را سرگرم و مشغول نگه داریم.

این تئوری می‌گوید دنیای واقعی که ما تصمیم گرفتیم آن را ترک کنیم و پشت سر بگذاریم، دنیای جالبی نیست. به همین دلیل انسان ها دنیایی را شبیه‌سازی کردند که برایشان جذاب‌تر است و هر چند ساختگی است، ولی در آن احساس بهتری دارند. و با انبوهی از شایعات افراد مشهور، رویدادهای ورزشی، رسوایی‌های سیاسی و موارد دیگر در دنیای واقعی خداحافظی کرده‌اند.

پروفسور ووپسون می‌گوید: ما شبیه‌سازی را به عنوان مکانی برای سرگرمی ایجاد کردیم که می‌توانیم در آن وارد شویم (در بدو تولد) و یک زندگی کاملاً جدید را با تمام اجزای آن تجربه کنیم. در مورد اینکه چگونه در بدو تولد توانایی تصمیم‌گیری برای ورود به شبیه‌سازی را داشتیم، این امکان وجود دارد که آگاهی ما قبل از تولد انسان جدیدمان این انتخاب را انجام داده باشد.

نظریه دوم این است که شبیه‌سازی می‌تواند به انسان در کل کمک کند تا چیزی را بیاموزد که می‌تواند راه‌حلی برای یک مشکل دنیای واقعی ارائه دهد. براساس این نظریه، همه ما غیرارادی در دنیای شبیه‌سازی آن هم به دلیل منفعت طولانی مدت انسان گیر کرده‌ایم.

پروفسور ووپسون می گوید: تصور کنید که جامعه ما یک مساله پیچیده برای حل دارد؛ مثل محیط زیست، اقتصاد، بحران انرژی و جنگ. بهترین راه‌حل برای چنین چالش‌های بزرگی اجرای یک دنیای شبیه‌سازی یا شبیه‌سازی‌های موازی متعدد است که در آن بتوانیم راه‌حل‌هایمان را آزمایش کنیم. هر یک از شبیه‌سازی‌ها که مشکل را حل کند، می‌توانیم آن را در واقعیت پایه به‌عنوان یک راه‌حل قابل اجرا بپذیریم.

در نهایت، نظریه سوم نظریه «نزدیک به جاودانگی» یا «نارنیا» است که نشان می‌دهد زمان در دنیای واقعی در مقایسه با زمان در شبیه‌سازی بسیار سریع‌تر حرکت می‌کند. به عنوان مثال، یک دقیقه در دنیای واقعی می‌تواند تا 100 سال در شبیه‌سازی طول بکشد، در حالی که یک عمر در دنیای واقعی با فرض عمر متوسط 80 سال می‌تواند به 4/2 میلیارد سال یا بیش از 52 میلیون زندگی در دنیای شبیه‌سازی برسد. در این صورت، با انتخاب زندگی در شبیه‌سازی، می‌توانیم چندین زندگی را پشت سر هم تجربه کنیم و اساساً به جاودانگی دست یابیم.

پروفسور ووپسون می‌گوید: صد تجربه زندگی می‌تواند تنها 100 دقیقه در زندگی واقعی در واقعیت پایه باشد. دقیقا مانند زمانی که خواب می‌بینیم، اتساع زمان دقیقاً به این صورت است.

او می‌افزاید: در رویا، رویدادهایی که ما تجربه می‌کنیم ممکن است به نظر برسد که چند دقیقه، ساعت یا روز طول می‌کشد، اما در حالت آگاهانه واقعی، رویا در واقع کسری از ثانیه طول کشیده است.

پروفسور ووپسون قبلاً سرنخ هایی را بیان کرده است که نشان می‌دهد ما در یک واقعیت شبیه‌سازی شده زندگی می‌کنیم. این واقعیت که محدودیت‌هایی برای سرعت نور و صدا وجود دارد، نشان می‌دهد که برای مثال، سرعت پردازشگر کامپیوتر بر آنها تأثیر می‌گذارد.

او می‌گوید: قوانین فیزیک که بر جهان هستی حاکم است نیز شبیه به کدهای کامپیوتری است.

اشتراک گذاری:

تبلیغات شما با ما


0996-6264416